حسین کرمانی؛ امیرعلی تفرشی؛ امیر محمد قدسی؛ علیرضا بیات ماکو؛ علی آتش زر
چکیده
این مقاله تلاش میکند تا گفتمانهای شکلگرفته در دوران همه گیری کرونا در توئیتر و اینستاگرام در ایران را شناسایی و تحلیل کند. با مبنا قرار دادن دیدگاههای فوکو درباره گفتمان و قدرت، ما علاوه بر شناسایی گفتمانهای مسلط در این دو رسانه اجتماعی، نسبت آنها با روابط قدرت در ایران را نیز تحلیل خواهیم کرد. این پژوهش با استفاده از روشهای ...
بیشتر
این مقاله تلاش میکند تا گفتمانهای شکلگرفته در دوران همه گیری کرونا در توئیتر و اینستاگرام در ایران را شناسایی و تحلیل کند. با مبنا قرار دادن دیدگاههای فوکو درباره گفتمان و قدرت، ما علاوه بر شناسایی گفتمانهای مسلط در این دو رسانه اجتماعی، نسبت آنها با روابط قدرت در ایران را نیز تحلیل خواهیم کرد. این پژوهش با استفاده از روشهای ترکیبی انجام شده است. بر اساس روش کدگذاری دو مرحلهای سالدانا، ما نمونه معرفی از 4 میلیون و 165 هزار و 177 توئیت و 4 میلیون و 919 هزار و 839 پست اینستاگرامی که از یک بهمن 1398 تا 10 اردیبهشت 1399 گردآوری شده بود را تحلیل کردیم. یافتههای تحقیق نشان داد که در مجموع 71 گفتمان خرد و 16 گفتمان کلان در این دو رسانه اجتماعی شکل گرفتهاند. تحلیل گفتمانهای مسلط نیز نشان داد کاربران اینستاگرام عمدتا رویکردی غیرسیاسیتر و انتقادیتر نسبتبه همه گیری کرونا در ایران داشتهاند. بهعلاوه، در حالیکه گفتمان بیکفایتی حکومت، در توئیتر، مسلطترین گفتمان بوده، این گفتمان نتوانسته در اینستاگرام، جزو گفتمانهای مسلط قرار گیرد. از طرف دیگر، گفتمان «قصور مردم» در اینستاگرام، جزو گفتمانهای مسلط بوده ولی در توئیتر چندان مورد توجه نبوده است.
حسین کرمانی؛ مرضیه ادهم؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سالهای اخیر به رسانهای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانههای اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانهها توسعه نیافته است. این در حالیاست که نبود یک رهیافت نظاممند میتواند به تشتت نظری ...
بیشتر
هدف این مقاله، ارائه یک رهیافت جامع و دقیق برای انجام تحقیقات اجتماعی در توئیتر است. توئیتر در سالهای اخیر به رسانهای محبوب در بین کاربران تبدیل شده اما مسائل روش شناختی تحقیق در رسانههای اجتماعی در ایران به موازات گسترش استفاده از این رسانهها توسعه نیافته است. این در حالیاست که نبود یک رهیافت نظاممند میتواند به تشتت نظری و روشی و در نهایت عدم اعتبار یافتهها در تحقیقات روی توئیتر فارسی بیانجامد. ما در این تحقیق با ترکیب سه روش تحلیل شبکه اجتماعی، تحلیل محتوای مردمنگارانه و تحلیل گفتمان انتقادی رسانههای اجتماعی تلاش میکنیم این خلا را رفع کنیم. رهیافت ارائه شده شامل تمامی مراحل انجام یک تحقیق از انتخاب بازه زمانی گردآوری دادهها تا تحلیلهای آماری و نهایی است. این رهیافت برخلاف رهیافتهای موجود، کاربر و محتوا (توئیت) را بطور همزمان در نظر گرفته و تحلیل میکند. همچنین راهکارهایی برای کدگذاری کاربرها و شناسایی ویژگیهای جمعیت شناختی آنها و توئیتها ارائه میکند که می تواند مبنایی برای انجام تحقیقات بعدی باشد.
سید علیاصغر سلطانی؛ امیرعلی تفرشی
چکیده
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش ...
بیشتر
گرایش عمده مخاطبان ایرانی به استفاده از شبکههای ماهوارهای، لزوم مطالعه پیامهای ارسالیِ این شبکهها را، از طریق واسازی پیام و کشف مفروضات بدیهی انگاشته شده آنها، ایجاب میکند. بر این اساس پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن برنامههای تولیدی شبکه «من و تو» و تحلیل گفتمان آنها بر اساس نظریه و روش لاکلاوموفه، پاسخ به سؤال پژوهش را آغاز کرد. در این وضعیت با استفاده از مفهوم واسازی، و قطع رابطه دال و مدلولهای گفتمانی برنامه (مفروضات بدیهی انگاشته شده)، مفروضات گفتمانی برنامه شناسایی و مفصلبندی برای آنها شکل گرفت. بهحسب مطالعه انجامشده، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص گردید، بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» میباشد. «مردم ایران» در زنجیره هم ارزی شبکه قرارگرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من وتو. در این وضعیت گفتمان من وتو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند، و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی میباشد؛ و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیه رانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. ازجمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تاکید بر «معنویت یا خدا گرایی/پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب میباشد.